برای هزارمین بار ساعتم را نگاه میکنم
عقربه های ساعت باز هم ساعت ۰۰:۰۰ را نشان میدهند
ساعتی که من در خود گم شدم
و در این گمگشتگی خود را پیدا کردم
دیگر هرگز به سفیدی نمی اندیشم
دنیا یا سیاه است یا خاکستری
دیگر هرگز به این نمی اندیشم
که شاید روزی تو بیایی
و هرگز به سقف مشترکی فکر نمی کنم
که شاید سایه سار سرهای آفتاب زده مان باشد
(((یادم میماند که همیشه از آفتاب گریزانی)))
دیگر به گرمی دستان سردت اعتمادی ندارم
هرگز با هم نخواهیم بود
گرچه سالیانی به دروغ
تو گفتی ماه من برمیگردد و
من گفتم خورشیدم!!!!!!!
گرچه محال بود اما
ماه و خورشید بهم رسیدند
ولی دنیا هم برایشان به پایان رسید...
سلام خوبی.. متن زیبایی بود وقت کردی به منم سر بزن ..مرسی..سهیل
یادم می ماند که همیشه از آفتاب گریزانی........
سلام . در یک کلام باید بگم که دنیا فقط سیاه یا فقط سفید نیست بلکه دنیا خاکستری است چون در آن هم بدی وجود دارد و هم خوبی . هر دو را باید دید . آپدیت شد.
سلام . بابا ما که این جا همیشه مزاحم هستیم . شما می ذاری می ری ... بگذریم . خوندم . جالب بود . موفق باشی ..
سلام/چه بگویم ...دیگه حالم از همه چی به هم میخوره.همه دنیا شده دروغ و نیرنگ و پستی و وای به حال وقتی که حتی عشق ها هم دروغین باشن...
باورم کن هنوز مهربان که زندگی , دیرینه سفیدست و پاک و زیبا و به یاد بسپار آنکه مهزبانترین است خداست و به یاد بیاور لحظه هایی را که باور نداشتی که به وقوع بپیوندد و پیوست و به یاد آور که چه اندازه او بزرگست و مهربان و پاک است و جاریست و لبخند را گاهی صمیمانه در آغوش بگیر و سپاس را که بر تو واجب است برای زیستنی بی تردید , با لبخند ... ما او را داریم که همیشه هست ... که همیشه جاریست ... که بی ریا دوستمان میدارد و بی اندازه مهربان است ...
چه قدر غمناک بود :( !! یه کاری کن برگرده دیگه :(((((((
فراموش کن آن چه تو را می آزارد
و به یاد داشته باش آن چه شاد مانت می کند ...
آنچه از دل برآید بر دل نشیند . واقعا دلنشین بود.
سلام من مسعودم ٬خوبی ٫تو که در دآشنائی و درد منو باید خوب بفهمی میشه گذشته رو فراموش کرد من یه عاشق واقعی بودم که رها شدم
ستاره گذشت چه آرام ولی
همه آه و همه دم گشت هویدا ولی
خیلی قشنگ نوشته بودی...من زیاد شاعر شناس نیستم..از خودت بود یا ....شاعر دیگه ای بود اگه از خودت بود...خیلی عالیه..در ضمن چرا یه کتاب شعر نمی دی بیرون..دردسر داره و لی می ارزه....
اااااااااااااااا چه جالب! چه قشنگ! چه عجیب!
چه دردناک!
در زمان بی زمانی، در خود گمشدن، و بدین ترتیب پیدا شدن، چقدر زیباست... عشق کار خود را کرده است!...
سلام!
اول سلام . دوم آپدیت شود و سوم آپدیت شد .
سلام....دلم برای نوشته هایت تنگ شده بود.....
شاید دنیا رنگی غیر ار این هم داشته باشد...شاید یه ماه دیگه ...یه مهر دیگه...شاید یه روز بهم رسیدن......
ابی باش
نمی دونم چی بنویسم!............فعلا فقط: سلام..................